سلام
یه روز یه دختر وپسر کوچولویی در حال بازی بودند پسر یه مجموعه ی تمبر بزرگ داشت و دختر چند عدد شکلات .پسرک گفت حاضره در ازای شکلات های دختر مجموعه ی تمبر خودشو یه اون بده دختر هم قبول کرد.
پسر مجوعه ی بزرگ تمبر خودشو کناری گذاشت و جند عدد تمبر باقی مانده را به دختر داد دختر هم مطایق قولش همه ی شکلات هاش را به اون بخشید
اون شب هر کدوم به خونه های خودشون رفتند دختر با ارامش به خواب رفت اممااا پسر خوابش نمی برد اون دایما به این فکر می کرد که نکنه همانطور که خودشو مجموعه تمبرش را مخفی کرده بود دختر هم همه ی شکلات ها به اون نداده و مقداری از اون را مخفی کرده
نتیجه ی اخلاقی داستان:
اگر شما در یک رابطه ۱۰۰ درصد با طرف مقابل روراست نباشید این شک براتون پیش میاد که نکنه اون هم با شما ۱۰۰ درصد نبوده این مورد در همه چی صادقه از روابط کاری> عشق> کارمندی> کارفرما ..... اگر شما در یک رابطه ۱۰۰ درصد عمل کنید بدون مخفی کاری اون وقته که می تونید شب راحت بخوابید