-
دهه ی فاطمیه تسلیت باد
دوشنبه 19 فروردینماه سال 1392 19:44
دله من دل بی قراره دله من دلشوره داره یاد اون روز افتادم که م.......با مادر اومد یاد اون روز افتادم که م.......با مادر اومد اون روزم دلشوره داشتم مثه دیشب مثه الان اون روزی که مادر ما دیگه روشو گرفت از ماا
-
91 در یک نگاه
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1392 11:02
-
.......
جمعه 2 فروردینماه سال 1392 02:45
-
وقایع اتفاقیه
سهشنبه 22 اسفندماه سال 1391 15:13
-
آره باروون میومد
پنجشنبه 12 بهمنماه سال 1391 20:40
آره باروووون میوووومممد خوووب یادمه مثه آخرای قصه که آدم مییییره به رویااااا آره باروووون میووووممد خوووب یادمه زیر لب زمزمه کردم کی میتونه دله دیوونه رو از من بگیره اونقدر باشه که من دل و دستش بدم و چیزی نپرسم آره بارووون میووووومد خوووب یادمه خوووووووب یادمه اما این از خودمه ...........
-
عطیه و جابر
پنجشنبه 14 دیماه سال 1391 22:46
عطیّه، فرزند سعد بن جناده و از شیعیان امیرالمومنین علیه السلام میگوید: با جابر بن عبدالله انصاری به قصد زیارت امام حسین به کربلا رفتیم. جابر در رود فرات غسل کرد و سپس خود را خوشبو نمود و به سوی قبر مطهّر امام قدم برداشت. بر زبانش ذکر خداوند جاری بود و وقتی به قبر مطهر رسید، خود را روی قبر انداخت و از هوش رفت. من آب...
-
شب یلدا
شنبه 2 دیماه سال 1391 21:31
رسیدمژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماندوچنین نیز نخواهدماند بازم دم حافظ گرررم ااینقدررر کار دارم برای آخر هفته که نگو ولی این وسط یه آنتراکت دادم یه سر به حافظ زدم و برگشتم که اونم روسفیدم کرد آقا دم شما دوبل گرم خیلی باحالی
-
رشته
سهشنبه 16 آبانماه سال 1391 01:09
رشته ای بر گردنم افکنده دوست می کشد هر جا که خاطرخواه اوست.......
-
جاده ی روی قلب
شنبه 29 مهرماه سال 1391 17:29
روزی از روزهای خوب خدا دختری بود زیبا و مهربان که قلبی خوب و بزرگ داشت روی قلب دختر جاده ای بود عمیق و طولانی که ردپای احساس کسی بود احساسی که در پی یک احساس بزرگ و مقدس بود برای توصیف احساس کلمات کافی نیستند فقط لازم هستند دختر در طی سال ها اجازه ی عبور از این جاده را به کسی نداده بود مدام جاده را تمیز میکرد و آب...
-
و واعدنا موسی
سهشنبه 25 مهرماه سال 1391 23:40
سلام چند نفر هستن که دلشون برای مکه و مدینه پر می کشه و دلشون میخواست که الان با حاجی ها تو اون سرزمین مقدس بودن؟صفا مروه مسجدالنبی مسجدالحرام زیاد ناراحت نباشید شما هم میتوانید بعععله شما میتوند تو ثواب حاجیان و اعمالشان شریک بشین چجوری الان میگم در دهه ی اول ماه ذی الحجه بین نماز مغرب و عشا دو رکعت نماز میخونید در...
-
یا رضا
جمعه 7 مهرماه سال 1391 17:29
سلام یا علی بن موسی الرضا تولدتون مبارک فقط یه چیز به خاطر تمام لطف ها و مهربونی ها از شما ممنونم برای همه ی ما دعا کنید که سخخت محتاج دعاییم تا سپیده دم راهی نیست دو قدم مانده به صبح
-
پله های من
دوشنبه 3 مهرماه سال 1391 12:26
امروز میخوام یه پله برم بالا یه پله ی اساسی سر ۱۰۰ روز میشه ۱۰۰ تا پله پیشرفت مرحله به مرحله یعنی این............ می دونم که موفق میشم
-
نگاری که نگار نیس
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1391 03:38
-
رودربایستی
جمعه 13 مردادماه سال 1391 01:12
واییی یعنی امروز یه کاری کردم دلم می خواس خودمو خفه کنم داستان از این قراره که ...... مامانم ۴ تا شاخه گل داد به من گفت برو گلفروشی با گلدون کریستال و دو تا شاخه گل رز دیگه بهش بگو اینا رو تزیین کنه بعد من رفتم اونجا گلا را دادم با گلدون کریستاله و بهش اون موارد بالا رو هم گفتم ...... بعععد اون آقا گفت که باشه ما یه...
-
قدر قدر
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1391 17:27
سلام میگن شب قدر تقدیر انسان رقم زده میشه الان که دارم فک میکنم میبینم پارسال این موقع من چه چیزای خوبی از خدا گرفتم قبولی فوق لیسانس ..سفر اروپا....ایمان قوی...صبر... و خیییییلییییییی چیزای دیگه مثل سلامتی که چون تقریبا همیشه هست زیاد قدرشو ندارم در صورتی که یه چیزی مثله اروپا را من اصلا به خدا نگفتم اما خدا خودش...
-
وقتشه آیا؟
یکشنبه 18 تیرماه سال 1391 01:28
سلام بعضی وقتا آدم احساس میکنه روزا دارن کشش میان هی میری و میری ولی به تهش نمیرسی نمی دونی آخرش قراره که چی بشه این صبر کردن ها قراره نتیجه بده یا نه یه چیزه خیلی خوبی هست به اسم مشیت یعنی اراده ی از پیش تعیین شده آدم تمام تلاشش را می کنه بعد نتیجه رو واگذار می کنه به خدا الان به جز اون مورد تمام خواستم یه چیزه اونم...
-
عروسی فامیل دور
شنبه 10 تیرماه سال 1391 03:07
سلام امشب رفته بودیم عروسی یکی از فامیل های نسبتا دور عروسی توی یه باغ بود بایه عالمه آدمای جورواجور و نمی دونم انگار مد شده داماد جاش تو مجلس زنونه اس و بیرون برو هم نیس مردای دیگه ی فامیل که دیگه رژه میرفتن وسط مجلس واسه خودشون جوری که من اصلا داماد را گم کردم اینم یه جورشه دیگه
-
تغییرات
دوشنبه 5 تیرماه سال 1391 22:32
سلام در این مدت که نبودم اتفاقات زیادی افتاده که الان حس نوشتنش نیست یه سفر استثنایی رفتم و با کلی آدمای خوب آشنا شدم و نگارم هنوز هم نرسیدست . فردا قراره با دوستام بریم بیرون که می اندازم عقب پس فردا ببینم چی میشه
-
استقلال و پرسپولیس یاد بگیرن
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1391 23:44
چند دقیقه پیش بازی سپاهان و النصر بود بچه های سپاهان به شدت عالی و جوانمردانه ظاهر شدند آفررررررین به این همه غیرت
-
همه چی آرومه اگه امیدواری نبود شاید این قدر آروم نبود
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1391 23:05
تابوی زلف یار در آبادی ماست هر لب که خنده ای کند زشادی ماست الان می خوام یه تشکر مخصوص از خدا و اهل بیت بکنم که شادی الانم را مدیون شان هستم هم چنان ........ .
-
امید
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1391 02:40
سلام به همه ی دوستان در سال گذشته و همین چند روز از سال جدید من به موفقیت های بزرگی دست پیدا کرده ام گرچه هنوز نگارم نرسیدست اما چرخ زندگی می چرخه و کلا اگه شکرگذار باشی همه چی آرومه و خوشبختی به حول و قوه ی الهی برقرار می باشد بر طیق اصول مثبت اندیشی نیمه ی پر لیوان اینقدر هست که نشه ازش چشم پوشی کرد شاید و اما اگرم...
-
نگارم نرسیدست
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1391 02:31
زمان در تب نـوروز و نـگارم نرسیدست جـهان محـو بهـارست و بهارم نرسیدست سراسر همه گل روید از این خاک، ولیکن بـه گلزار دلـم زهـره عـذارم نرسیدست الا ای دل مـن لــیل و نـهارم نرسیدست کـه آن یــار مسیـحا به کنارم نرسیدست روا نیست که خـوش نفحه سوارم نرسیدست بپوشان رخ خود ای تو سـروش مه رنگین تو ای باد بهاری مـده جولان به...
-
شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست
یکشنبه 16 بهمنماه سال 1390 23:43
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 دیماه سال 1390 11:13
داشتم این پست های چند وقت اخیر را می خوندم دیدم چقدر همش دپرس نوشتم واقعاا اوضاع به این بدی ها هم نیست همیشه یه مشکلات کوچکی هست نباید زیاد بزرگش کرد. ایشالا حل میشه اطرافیانم به معنی واقعی کلمه مشکل دارن ولی قرص و محکم وایسادن برای آدمایی مثل من که لای پر قو بزرگ شدن تنهایی مقاومت کردن یه مقدار سخته بعدا نوشت: ما...
-
چند نفر
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 14:43
سلام کی میدونه چند نفر تو دنیا هستند که که پنجره ی خونشون رو به دریا باز میشه ؟ چند نفر هستند که کاملا سالم هستن؟ چند نفرن نه هیچ غمی ندارن؟ الان دوران بدیه کاش زودتر همه چی خوب بشه
-
کاااش
چهارشنبه 9 آذرماه سال 1390 09:10
باید چی کار کرد تو این اوضاع کشور و کل دنیا تکلیف ما این گوشه ی دنیا چی میشه؟ کاش آقا زودتر میامد کاش همه چی روبراه میشد کاش همه چی آروووم بود. کاش اعتماد به نفسم بیشتر بود. کاش واقعا یه روز از خواب پا میشدم و میدیدم همه چی همه چی اون جوری نیست که بوده کاش میفهمیدم کجا باید بایستم کجا بدوم کجا راه برم. کاش میشد...
-
۱۰۰ درصد باشیم
یکشنبه 6 آذرماه سال 1390 03:19
سلام یه روز یه دختر وپسر کوچولویی در حال بازی بودند پسر یه مجموعه ی تمبر بزرگ داشت و دختر چند عدد شکلات .پسرک گفت حاضره در ازای شکلات های دختر مجموعه ی تمبر خودشو یه اون بده دختر هم قبول کرد. پسر مجوعه ی بزرگ تمبر خودشو کناری گذاشت و جند عدد تمبر باقی مانده را به دختر داد دختر هم مطایق قولش همه ی شکلات هاش را به اون...
-
مثبت نگری
چهارشنبه 2 آذرماه سال 1390 12:31
به جنبه هاى مثبت و آنچه داریم بیندیشیم گاهى اندوه و غصه چنان زندگى را بر انسان سیاه میکند و راههاى چاره را مسدود مى کند که مى پندارید بدبخت ترین موجودهاست . انچنان بیچاره و پست است که شایستگى ادامه زندگى را ندارد. براى اینکه نگرانى ما به این حد نرسد مى توانیم آنرا از فکر خویش بیرون کنیم عوض آنکه به جنبه هاى منفى...
-
بد قولی
شنبه 7 آبانماه سال 1390 00:51
سلام به ..... بدقولی از هر چیزی تو این دنیا بدتره همین دعا می کنم که تو این دنیا پاک نشن و حسابشون بیفته اون دنیا به قول بابا اینا همش از بی تقوایی هست
-
طنز ساختمانی
دوشنبه 25 مهرماه سال 1390 01:38
سلام این شعر تقدیم به همه ی بچه های معماری و عمران یاد دارم که شبی در دل دال *** بین فولاد و بتن گشت جدال هر دو از خستگی و کار زیاد *** بر فلک برده دو صد ناله و داد بتنش گفت به صد خشم و خروش *** ای تو زنازکی همچون دم موش با چنین هیکل نازک که تراست *** طاقت و تاب فشاریت کجاست جمله نیروی فشاری به من است *** زان مرا...